درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید (هادی) آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
با نیاز بی نیاز از عشق
یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:, :: 16:44 :: نويسنده : معما
جملاتی از بزرگان: ** هنگامی که دری از خوشبختی به روی ما بسته میشود ، دری دیگر باز می شود ولی ما اغلب چنان به دربسته چشم می دوزیم که درهای باز را نمی بینیم. ** شک دردي است آنقدر تنها و بي کس که نمي داند ايمان برادر دو قلوي اوست. ** لشکر گوسفندان که توسط یک شیر اداره میشود، میتواند لشکر شیران را که توسط یک گوسفند اداره میشود، شکست دهد. ** هر کودک با اين پيام به دنيا مي آيد که خدا هنوز از انسان نا اميد نشده. ** وقتي كه بود نمي ديدم.... وقتي كه مي خواند,نمي شنيدم....وقتي ديدم كه نبود....وقتي شنيدم كه نخواند! دكتر علي شريعتي ** چه بسيارند كساني كه هميشه حرف مي زنند بي آنكه چيزي بگويند و چه كم اند كساني كه حرف نمي زنند اما بسيار مي گويند.! دكتر علي شريعتي ** در شگفتم که سلام آغاز هر دیداریست ، ولی در نماز پایان است . شاید این بدین معناست که پایان نماز ، آغاز دیدار است. دكتر علي شريعتي ** خدایا به من زیستنی عطا کن ، که در لحظه مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخورم و مردنی عطا کن که بر بیهودگیش سوگوار نباشم. دكتر علي شريعتي
یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:, :: 16:27 :: نويسنده : معما
به ياد داشته باش: من نبايد چيزى باشم که تو ميخواهى، من را خودم از خودم ساختهام. منى که من از خود ساختهام، آمال من است. تويى که تو از من ميسازى آرزوهايت و يا کمبودهايت هستند. لياقت انسانها کيفيت زندگى را تعيين ميکند، نه آرزوهايشان. و من متعهد نيستم که چيزى باشم که تو ميخواهى. و تو هم ميتوانى انتخاب کنى که من را ميخواهى يا نه. ولى نميتوانى انتخاب کنى که از من چه ميخواهى. ميتوانى دوستم داشته باشى، همين گونه که هستم و من هم. ميتوانى از من متنفر باشى بىهيچ دليلى و من هم. چرا که ما هر دو انسانيم. اين جهان مملو از انسانهاست، پس اين جهان ميتواند هر لحظه مالک احساسى جديد باشد. تو نميتوانى برايم به قضاوت بنشينى و حکميصادر کني و من هم. قضاوت و صدور حکم بر عهده نيروى ماورايى خداوندگار است. دوستانم مرا همين گونه پيدا ميکنند و ميستايند. حسودان از من متنفرند، ولى باز ميستايند. دشمنانم کمر به نابوديم بستهاند و همچنان ميستايندم. چرا که من اگر قابل ستايش نباشم نه دوستى خواهم داشت، نه حسودى و نه دشمنى و نه حتي رقيبى. من قابل ستايشم و تو هم. يادت باشد اگر چشمت به اين دست نوشته افتاد. به خاطر بياورى که آنهايى که هر روز ميبينى و مراوده ميکنى. همه انسان هستند و داراى خصوصيات يک انسان، با نقابى متفاوت، اما همگى جايزالخطا. نامت را انسانى باهوش بگذار اگر انسانها را از پشت نقابهاى متفاوتشان شناختى و يادت باشد که اينها رموز بهتر زيستن هستند. مهاتما گاندی چهار شنبه 19 بهمن 1390برچسب:, :: 17:24 :: نويسنده : معما
براي پدرم: سلامتيه اون پسري که... براي مادرم: سرم را نه ظلم مي تواند خم کند ، هميشه مادر را به مداد تشبيه ميکردم ولي پدر ...
چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, :: 14:10 :: نويسنده : معما
میگن درد را از هر طرف بخونی میشه درد ولی درمان رو از آخر بخونی میشه نامرد مواظب باش واسه دردت به هر درمانی تن ندی این هم از یک عمر مستی کردنم سالها شبنم پرستی کردنم ای دلم زهر جدایی را بخور چوب عمری با وفایی را بخور ای دلم دیدی که ماتت کردو رفت خنده ای بر خاطراتت کردو رفت من که گفتم این پرستو رفتنیست آه عجب کاری به دستم داد دل هم شکستو هم شکستم داد دل وقتی سرت بر روی شانه هایم بود، دستانم درون موهایت بود پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:, :: 18:1 :: نويسنده : معما
زيباترين قسم
نه تو می مانی و نه اندوه سهراب
پنج شنبه 4 بهمن 1390برچسب:, :: 17:51 :: نويسنده : معما
![]() نیاز امروز روز تولدمه(۴-۱۱-۶۷) ولی مثل اینکه یادت نیست! باشه تو هیچ وقت بهم تبریک نگفتی
![]() بازم اشکالی نداره نیازم این دسته گلها تقدیم تو باد.
من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد
همه اندیشه ام اندیشه فرداست وجودم از تمنای تو سرشار است زمان در بستر شب خواب و بیدار است
در سرزمین من زنی از جنس آه نیست
این یک حقیقت است که در برکه ماه نیست این یک حقیقت است که در هفت شهر عشق دیگر دلی برای سفر رو به راه نیست از گم شدن همه میترسیم
اما زیباترین روز زندگیام روزی بود که با تو در میانه جنگل گم شدیم
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |